مختار، کات
مختار، کات
مختار، کات
نويسنده: فاطمه عبدلي
صورت گرفته قهرمان را مي بينيم، تصوير کات مي خورد به نماي باز خانه که به هم ريخته... با همين دو تا نما مي فهميم که اتفاق بدي افتاده. کلا همه فيلم ها و سريال ها روي همين تنوع زاويه هاي مختلف فيلمبرداري شکل مي گيرند تا سازنده ها بتوانند احساس خودشان را منتقل کنند و احساسات مخاطب را برانگيزند. سريال مختارنامه هم که عظيم ترين پروژه سينمايي و تلويزيوني ايران است از اين قاعده مستثنا نيست.
دانستن نحوه دکوپاژ (چيدمان و ترتيب تصاوير) و تدوين آن مي تواند به ما کمک کند تا بفهميم چطور توانسته ايم با شخصيت و فضاي اين سريال همراه شويم. در اين مقاله سراغ يکي از سکانس هاي اين سريال رفته ايم (سکانس مجموعه تصاويري است که در يک محل يا لوکيشن گرفته مي شود؛ مثل سکانس جنگ مکه، سکانس شهادت وهب و... در مختارنامه بيشتر از 300 سکانس فيلم برداري شده) تا پلان به پلان آن را بررسي کنيم(پلان يا نما، هر حرکت دوربين و زماني که ما از آن زاويه، فضا يا شخصي را مي بينيم.) سکانسي که بررسي کرده ايم، سکانسي است که خود داوود ميرباقري چند روز بعد از فيلمبرداري آن را در اختيار ما قرار داد؛ سکانس آتش زدن بني هاشم توسط آل زبير؛ سکانس روياي مختار که آخرين سکانس دو قسمت قبل بود. اين سکانس در منطقه صخره اي در طرود شاهرود و حدود دو سال قبل فيلم برداري شده. چيزي که ما ديديم دو و نيم دقيقه بود ولي فيلم برداري اش بيش از يک هفته طول کشيده.
محمد بن حنيفه(با بازي محمدرضا شريفي نيا) يکي از عناصر اصلي اين سکانس بود
توضيح: ميرباقري سکانس روياي مختار را با کلاسيک ترين پلان ممکن آغاز مي کند؛ يک نماي باز و معرف از جايي که اتفاق ها در آن مي افتد: دره. ميرباقري سعي کرده با حرکت دوربيني که طراحي کرده است به وهم فضا دامن بزند.
توضيح: اين پلان به دلايل نامعلومي در تدوين نهايي حذف شده. شايد يکي از دلايل حذف اين پلان آسيبي بوده که به ريتم اين صحنه مي زده.
توضيح: در تدوين نهايي جاي اين دو پلان عوض شده است. يعني ابتدا ما مختار را مي بينيم و سپس محمد حنيفه را. ميرباقري در دکوپاژ اوليه قصد داشته ابتدا معلول(ابن حنيفه) و سپس علت(مختار) را نشانمان بدهد اما در تدوين نهايي اين تصميم عوض شده، اين جابه جايي درست باعث شده بيننده با حس عذاب وجدان مختار همذات پنداري بيشتري بکند؛ ضمن اينکه منطق راوي روايت نيز درست از آب درمي آيد. ما قضيه را از چشم مختار مي بينيم. پس منطقي اين است که ابتدا او را ببينيم و سپس چيزي را که به آن مي نگرد؛ يعني ابن حنيفه را.
عبدالله بن زبير از نقطه ديد مختار. عبدالله در کادر ظاهر مي شود. بر تخته سنگي مشرف به دره.
توضيح: اين پلان هم در تدوين نهايي حذف شده است؛ شايد به اين دليل که حس به جا مانده از پلان قبل را مي شکست. گويا ميرباقري به همراه تدوين گرش به اين نتيجه رسيده اند که با حذف اين پلان تداوم حسي و روايي سکانس حفظ مي شود؛ تصميمي که به نظر درست مي رسد.
توضيح: ميرباقري با انتخاب زاويه سربالا براي دوربينش به شکلي کلاسيک، ضمن اينکه بر بزرگي مختار تاکيد دارد حالت وهم گونه فضا را هم تشديد مي کند. در ضمن با انتخاب اندازه نماي فول شات نوعي از بي تعادلي را در اين پلان ايجاد کرده؛ بي تعادلي اي که در ذات فول شات نهفته است.
توضيح: قهرمان در ميان دشمنان. ميرباقري با انتخاب نماي لانگ شات، ضمن اينکه يک بار ديگر موقعيت مکاني حوادث را به ما يادآوري مي کند، انبوه دشمنان مختار را هم نشانمان مي دهد. ميرباقري با اين کار گويي قصد دارد بر مظلوميت مختار تاکيد و ما را احساساتي کند.
توضيح: باز هم به همان دلايل فرضي اين پلان را حذف شده مي بينيم.
توضيح: ميرباقري با انتخاب زاويه سر پايين به نوعي روي سرنوشت محتوم مختار و يارانش تاکيد مي کند. آنها از بالا آسيب پذيرتر به نظر مي رسند و دشمنان مسلط تر.
توضيح: در تدوين نهايي اينجا براي اولين بار است که عبدالله زبير را مي بينيم؛ آن هم بعد از حرکت شناور دوربين که دره را تقريبا يک بار دور مي زند. اين حرکت دو کارکرد دارد؛ کارکرد فرمي اش اين است که تعليق وهم فضا را بالا مي برد و کارکرد روايي اش اين است که علت (عبدالله بن زبير) و معلول(مختار و يارانش) را يکجا نشانمان مي دهد.
توضيح: باز هم دوربيني شناور. اما اين بار کارکردش با پلان قبل فرق دارد. حرکت از پايين به بالاي دوربين حسي حماسي براي اين پلان ساخته است؛ حسي که ما را وادار به غمخواري مي کند. در اين پلان و با اين تمهيدات، مختار به هيات قهرماني درآمده که سرافرازانه به استقبال مرگ مي رود.
MS بگير
منبع:هفته نامه همشهري جوان شماره 296
دانستن نحوه دکوپاژ (چيدمان و ترتيب تصاوير) و تدوين آن مي تواند به ما کمک کند تا بفهميم چطور توانسته ايم با شخصيت و فضاي اين سريال همراه شويم. در اين مقاله سراغ يکي از سکانس هاي اين سريال رفته ايم (سکانس مجموعه تصاويري است که در يک محل يا لوکيشن گرفته مي شود؛ مثل سکانس جنگ مکه، سکانس شهادت وهب و... در مختارنامه بيشتر از 300 سکانس فيلم برداري شده) تا پلان به پلان آن را بررسي کنيم(پلان يا نما، هر حرکت دوربين و زماني که ما از آن زاويه، فضا يا شخصي را مي بينيم.) سکانسي که بررسي کرده ايم، سکانسي است که خود داوود ميرباقري چند روز بعد از فيلمبرداري آن را در اختيار ما قرار داد؛ سکانس آتش زدن بني هاشم توسط آل زبير؛ سکانس روياي مختار که آخرين سکانس دو قسمت قبل بود. اين سکانس در منطقه صخره اي در طرود شاهرود و حدود دو سال قبل فيلم برداري شده. چيزي که ما ديديم دو و نيم دقيقه بود ولي فيلم برداري اش بيش از يک هفته طول کشيده.
محمد بن حنيفه(با بازي محمدرضا شريفي نيا) يکي از عناصر اصلي اين سکانس بود
پلان 1
توضيح: ميرباقري سکانس روياي مختار را با کلاسيک ترين پلان ممکن آغاز مي کند؛ يک نماي باز و معرف از جايي که اتفاق ها در آن مي افتد: دره. ميرباقري سعي کرده با حرکت دوربيني که طراحي کرده است به وهم فضا دامن بزند.
پلان 2
توضيح: اين پلان به دلايل نامعلومي در تدوين نهايي حذف شده. شايد يکي از دلايل حذف اين پلان آسيبي بوده که به ريتم اين صحنه مي زده.
پلان 3
پلان 4
توضيح: در تدوين نهايي جاي اين دو پلان عوض شده است. يعني ابتدا ما مختار را مي بينيم و سپس محمد حنيفه را. ميرباقري در دکوپاژ اوليه قصد داشته ابتدا معلول(ابن حنيفه) و سپس علت(مختار) را نشانمان بدهد اما در تدوين نهايي اين تصميم عوض شده، اين جابه جايي درست باعث شده بيننده با حس عذاب وجدان مختار همذات پنداري بيشتري بکند؛ ضمن اينکه منطق راوي روايت نيز درست از آب درمي آيد. ما قضيه را از چشم مختار مي بينيم. پس منطقي اين است که ابتدا او را ببينيم و سپس چيزي را که به آن مي نگرد؛ يعني ابن حنيفه را.
پلان 5
عبدالله بن زبير از نقطه ديد مختار. عبدالله در کادر ظاهر مي شود. بر تخته سنگي مشرف به دره.
توضيح: اين پلان هم در تدوين نهايي حذف شده است؛ شايد به اين دليل که حس به جا مانده از پلان قبل را مي شکست. گويا ميرباقري به همراه تدوين گرش به اين نتيجه رسيده اند که با حذف اين پلان تداوم حسي و روايي سکانس حفظ مي شود؛ تصميمي که به نظر درست مي رسد.
پلان 6
توضيح: ميرباقري با انتخاب زاويه سربالا براي دوربينش به شکلي کلاسيک، ضمن اينکه بر بزرگي مختار تاکيد دارد حالت وهم گونه فضا را هم تشديد مي کند. در ضمن با انتخاب اندازه نماي فول شات نوعي از بي تعادلي را در اين پلان ايجاد کرده؛ بي تعادلي اي که در ذات فول شات نهفته است.
پلان 7
توضيح: اين پلان هم شايد به همان دلايل قبلي در تدوين نهايي حذف شده: گسست حسي اي که ايجاد مي کرد.
پلان 8
توضيح: قهرمان در ميان دشمنان. ميرباقري با انتخاب نماي لانگ شات، ضمن اينکه يک بار ديگر موقعيت مکاني حوادث را به ما يادآوري مي کند، انبوه دشمنان مختار را هم نشانمان مي دهد. ميرباقري با اين کار گويي قصد دارد بر مظلوميت مختار تاکيد و ما را احساساتي کند.
پلان 9
توضيح: باز هم به همان دلايل فرضي اين پلان را حذف شده مي بينيم.
پلان 10
توضيح: ميرباقري با انتخاب زاويه سر پايين به نوعي روي سرنوشت محتوم مختار و يارانش تاکيد مي کند. آنها از بالا آسيب پذيرتر به نظر مي رسند و دشمنان مسلط تر.
پلان 11
توضيح: در تدوين نهايي اينجا براي اولين بار است که عبدالله زبير را مي بينيم؛ آن هم بعد از حرکت شناور دوربين که دره را تقريبا يک بار دور مي زند. اين حرکت دو کارکرد دارد؛ کارکرد فرمي اش اين است که تعليق وهم فضا را بالا مي برد و کارکرد روايي اش اين است که علت (عبدالله بن زبير) و معلول(مختار و يارانش) را يکجا نشانمان مي دهد.
پلان 12
توضيح: باز هم دوربيني شناور. اما اين بار کارکردش با پلان قبل فرق دارد. حرکت از پايين به بالاي دوربين حسي حماسي براي اين پلان ساخته است؛ حسي که ما را وادار به غمخواري مي کند. در اين پلان و با اين تمهيدات، مختار به هيات قهرماني درآمده که سرافرازانه به استقبال مرگ مي رود.
MS بگير
C.U:
M.CU:
M.S:
T.S:
F.S:
L.S:
Tilt:
Pan:
crane:
L.s:
E.L:
H.A:
منبع:هفته نامه همشهري جوان شماره 296
/ج
مقالات مرتبط
تازه های مقالات
ارسال نظر
در ارسال نظر شما خطایی رخ داده است
کاربر گرامی، ضمن تشکر از شما نظر شما با موفقیت ثبت گردید. و پس از تائید در فهرست نظرات نمایش داده می شود
نام :
ایمیل :
نظرات کاربران
{{Fullname}} {{Creationdate}}
{{Body}}